محل تبلیغات شما



آقا ببخشید روم ب دیوار مثلا میخواستم روزمرگی بنویسم :)) از مهدیه و مصطفی و همچنین حنا که کامنت گذاشتن زیر پست قبلی تشکر میکنم :** توصیه م به مهدیه اینه که الکی اضطراب نداشته باش مثل من کم کم شل کن و به زندگی عادی برگرد! تقریبا منم مثل تو شدم، بابام کرونای بدی گرفت، کارمون به بیمارستان کشید و خیلی روزهای سیاهی رو گذروندیم، من خودمم گرفتم ولی خب انقدر درگیر بابام بودم که اصن مریضیه خودم به چشم نمیومد، حالا اینارو فکر کن اسفند 98 تجربه کردیم! زمانی که تازه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ڪمتر از عـادۍ طراحی سایت آنلاین